تنهایی ماه | شعری از فروغ فرخزاد، مجموعه‌ی تولدی دیگر

در تمام طول تاریکی

سیرسیرک‌ها فریاد زدند:

«ماه، ای ماه بزرگ…»

 

در تمام طول تاریکی

شاخه‌ها با آن دستان دراز

که از آن‌ها آهی شهوت‌ناک

سوی بالا می‌رفت

و نسیم تسلیم

به فرامین خدایانی نشناخته و مرموز

و هزاران نفس پنهان، در زندگی مخفی خاک

و در آن دایره‌ی سیار نورانی، شب‌تاب

دقدقه در سقف چوبین

لیلی در پره

غوک‌ها در مرداب

همه باهم ، همه باهم یک‌ریز

تا سپیده‌دم فریاد زدند:

«ماه، ای ماه بزرگ…»

 

در تمام طول تاریکی

ماه در مهتابی شعله کشید

ماه

دل تنهای شب خود بود

داشت در بغض طلایی‌رنگش می‌ترکید

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *