من به تمام کلماتی که از زبان غیر من به گوشت میرسند
من به تمام کسانی که بیشتر از من میدانند
به همهی کسانی که از من دلبریتر میکنند
حتا اگر برای تو دلبری نکنند
من به تمام کسانی که کمتر از من میفهمند و
تو یابو، احمق، نادان و نفهم خطابشان میکنی،
من به تمام ثانیههای گذشته
به آدمهای خوب و بد قبل
به همهی توتهای خشکی
که لای دندانهای تو جنبیدهاند و من ندیدهام
من به همهی دیوارهایی که رویشان دست میگذاری و
روی من نمیگذاری
من به همهی آدمهایی که در سکوت من حرف میزنند
به همهی چیزهایی که نگاه تو بر آنها میافتد
من به تمام سلولهایت که پیش از کشیدن دستم بر تو
مردهاند و میمیرند
به همهی جهانی که بقیهای جز تو داشته باشد
من به تمام مورچههایی که از کنار تو گذشتهاند
به تمام مسافران هر تاکسی، قطار و اتوبوس
که همسفرشان شدهای
به هواپیمایی که از پنجرههایش ابرها را نگاه کردهای
به ابرها و کوههای پربرفی که از زیر پای تو میگذرند
من به تمام سلولهای شکم مادرت
که نخستین بار تو را لمس کردند
من به هر فلسفهی وجودی مادی و غیرمادی
و به همهی سفسطهها که نشانی از تو دارند و از زبان من نباشند
من به همهی کلماتی که معنای همه میدهند و
تو را بیمن در خود دارند
من به همهی اینها و
به همهی تو که دریغت میکنی از من،
حسادت میکنم.